سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رهایی،ابتدای جاده اسارت است... - تشنه وصل!


ساعت 6:3 عصر یکشنبه 85/12/6

بسم رب االمهدی عج

سلام!

****قبل از هر چیز ولادت آقا امام موسی کاظم علیه السلام را تبریک می گویم.****

و اما بعد:
یادت هست؟!گفته بودم نمی نویسم تا رهایی...
امروز دوباره آمدم...
و این آمدن معنایش این است که رها شده ام...
البته این رهایی حرف امروز و دیروز نیست،درست شب عید ولایت بود که رها شدم...
می پرسی چرا حالا آمده ام؟؟؟چرا اینقدر دیر؟؟؟
پاسخ می گویم:
*** دیر آمدم چون رهایی،ابتدای جاده اسارت است...***
و من رها شده ام اما نه کاملا!
و در بند اسارتم اما نه کاملا!
خودم هم نمی دانم چه می گویم،شاید کمی دلتنگم...
بگذار بقیه حرفم را وقتی بگویم که حال خوشتری دارم...

راستی،هفته پیش چنین روزی تولدم بود،29 بهمن...
آن روز آسمان را که نگاه می کردم دلش گرفته بود،آخر هم تاب نیاورد و اشکهایش را بر سرم ریخت...
چه روز عجیبی بود،بماند...
این را هم می گذارم برای بعد...

یا حبیب!


¤ نویسنده: تشنه وصل

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
0

:: کل بازدیدها ::
52845

:: درباره من ::

رهایی،ابتدای جاده اسارت است... - تشنه وصل!
تشنه وصل
گر سوخت مرا جلوه ی دیدار عجب نیست! کان شمع مراد دل دیوانه ی من بود...

:: لینک به وبلاگ ::

رهایی،ابتدای جاده اسارت است... - تشنه وصل!

:: لینک های روزانه::

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من ::

سالک
درنگ
عود
نقطه سر خط

:: آرشیو ::

رفیق آسمون دلش گرفته...
خداحافظی!
آن شب قدری که...
نزدیکترین نقطه به خدا!
این روزها...
تا بیایی...

:: موسیقی ::

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::